نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز
چکیده
یکی از زمینههای مغفول در مطالعه کشورها در دانش روابط بینالملل بررسی و توجه به ویژگیهای نظامهای سیاسی و ترتیبات نهادی آنهاست. . از زمانی که بحث ظهور چین به عنوان یک قدرت جدید در عرصه بینالمللی مورد توجه گرفته است عمده تلاشها برای تبیین جایگاه و آینده چین به تاثیر ساختار نظام بینالمللی و رابطه دولت با محیطهای منطقهای و جهانی این کشور معطوف شد. هدف این مقاله نشان دادن ریشههای ساختاری و نهادی تصمیمگیری در نظام سیاسی چین است. بر همین اساس، این مقاله با روش توصیفی-تبیینی و درک جایگاه نظام سیاسی و تحولات نهادی در جمهوری خلق چین به دنبال بررسی روندهایی است که تحول آنها نشان میدهد که چگونه رفتار داخلی و بینالمللی جمهوری خلق چین در دهههای اخیر دچار تغییر شده است. بررسی ساختار نهادها نشانگر نوع رفتار داخلی و واشکافی نسلهای رهبری و جناحهای درون حزبی موید نوع نگرش به رفتارهای چین در عرصه بینالمللی است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که پویاییهای نهادی تصمیمسازی در چین مولد شاخصهایی بوده که الگوی رفتاری این کشور را در داخل و خارج به عملگرایی نزدیک کرده است. این ویژگیها عبارتاند از: ارجحیت یافتن تخصص بر تعهد، توجه به برتری حزب و قدرت آن، کاسته شدن از اهمیت نظامیان و توجه به تکنوکراتها و تغییر مبنای مشروعیت نظام سیاسی از ایدئولوژی به کارآمدی.
کلیدواژهها