نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی
2 استادیار گروه روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی
چکیده
مسئله حاکمیت دولتها در گسترۀ تحولات روابط بینالملل همواره یکی از مباحث اساسی مورد بحث اندیشمندان روابط بینالملل بوده است. بعد از پایان جنگ سرد و عینیت یافتن جهانی شدن، حوزه مفهومی و نظری روابط بینالملل چرخشی به امر معنایی و عرصه سیاست فرهنگی داشته است. در فضای جدید، بسترهای لازم برای مطرح شدن کنشگران سیاسی متعدد فراهم شده و حاکمیت دولتها در روابط بینالملل با الهام گیری از چرخه جدید مسئلهدار شده است. دیاسپورا از جمله مقولاتی است که در فضای جدید بهعنوان کنشگران فراملی مطرح شده و جایگاه مهمی را در عرصه سیاست بینالملل و سیاست خارجی دولتها پیدا کرده است. مقاله در پی آن است تا چگونگی تأثیرگذاری کنشگران دیاسپورا را بر حاکمیت دولتها مورد واکاوی قرار دهد. بنابراین مقاله با روش تحلیل محتوا بر مبنای تکنیک کتابخانهای در پی پاسخ به این پرسش است که در چرخه جدید روابط بینالملل کنشگران دیاسپورا چگونه بر واسازی حاکمیت دولت ملی اثرگذار بوده است؟ در پاسخ فرض بر آن است که در روابط بینالملل معاصر دیاسپورا در مسئلۀ مرز، هویت، خشونت و عمل دولتمداری حاکمیت دولت ملی را بازترسیم کرده است. یافتهها نشان میدهد که حاکمیت دولت ملی در پرتو سیاست و عمل دیاسپورا در چهار مقوله فوق، به شکلهای متفاوت در حال گذر و بازترسیم خود با رویههای جدید است.
کلیدواژهها