3
دانشجوی مطالعات منطقهای-مطالعات خاورمیانه دانشگاه تهران
10.22080/jpir.2021.20888.1195
چکیده
با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، بحران افغانستان که از سال 2001 بر سیاست خارجی واشنگتن سایه افکنده است، وارد مرحله جدیدی شد. نکته قابل توجه در این مرحله پذیرش رسمی طالبان به عنوان واقعیتی سیاسی و میدانی در عرصه قدرت در افغانستان است که آمریکا را در مدار رویکرد صلح با طالبان و به دنبال آن پایان دادن به جنگ در افغانستان قرار داده است. هدف اصلی در مقاله حاضر بررسی سیاست خارجی آمریکا در صلح با گروه طالبان است. بر این اساس با بهرهگیری از روش توصیفی – تحلیلی و منابع کتابخانهای، این سوال اصلی را مطرح میکند که سیاست خارجی ترامپ در صلح با گروه طالبان چگونه تبیین میشود و مهمترین عوامل موثر بر آن چیست؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که ترامپ در انعقاد توافق صلح با طالبان از رویکرد نوانزواگرایی بهره برد که نوعی بینالمللگرایی گزینشی است و یک سیاست خارجی منفعتمحور را ارائه میدهد. در این چارچوب آمریکا در دوره ترامپ سعی کرد با کمترین هزینه ممکن در افغانستان حضور داشته باشد و بحران در این کشور را مدیریت کند. مهمترین عوامل موثر بر صلح آمریکا و طالبان نیز در دو سطح تغییرات سیاستهای آمریکا و وضعیت میدانی و سیاستهای دولت افغانستان قابل بررسی است.
هدایتی شهیدانی, مهدی, سلمانزاده, میلاد, & بابایی, محمدرضا. (1399). واکاوی سیاست خارجی ترامپ نسبت به افغانستان با تأکید بر توافقنامه صلح با طالبان در سال 2020. دوفصلنامه سیاست و روابط بین الملل, 4(8), -. doi: 10.22080/jpir.2021.20888.1195
MLA
مهدی هدایتی شهیدانی; میلاد سلمانزاده; محمدرضا بابایی. "واکاوی سیاست خارجی ترامپ نسبت به افغانستان با تأکید بر توافقنامه صلح با طالبان در سال 2020". دوفصلنامه سیاست و روابط بین الملل, 4, 8, 1399, -. doi: 10.22080/jpir.2021.20888.1195
HARVARD
هدایتی شهیدانی, مهدی, سلمانزاده, میلاد, بابایی, محمدرضا. (1399). 'واکاوی سیاست خارجی ترامپ نسبت به افغانستان با تأکید بر توافقنامه صلح با طالبان در سال 2020', دوفصلنامه سیاست و روابط بین الملل, 4(8), pp. -. doi: 10.22080/jpir.2021.20888.1195
VANCOUVER
هدایتی شهیدانی, مهدی, سلمانزاده, میلاد, بابایی, محمدرضا. واکاوی سیاست خارجی ترامپ نسبت به افغانستان با تأکید بر توافقنامه صلح با طالبان در سال 2020. دوفصلنامه سیاست و روابط بین الملل, 1399; 4(8): -. doi: 10.22080/jpir.2021.20888.1195