نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 علوم سیاسی، دانشکده حقوق و الهیات، دانشگاه شهید باهنر کرمان
2 لوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران
چکیده
ژئوپلیتیک حساس، امنیت متزلزل، ثبات شکننده و جنگ های پایان ناپذیر را باید خصلت همیشگی و موجود در منطقة خاورمیانه قلمداد نمود. گذشته از حضور بعضاً مخرب قدرت های فرامنطقه ای در این منطقه، به این مسألة مهم باید اذعان داشت که قدرتهای منطقهای همواره خود بسترساز بحرانهای متعدد بودهاند. جمهوری ترکیه از زمان قوام و زعامت حزب عدالت و توسعه همواره داعیه دار اسلام سکولار و منادی رهبری بر جهان اسلام از یک سو و ایفای نقش ژاندارمی منطقه از سوی دیگر بوده است. این مسألة پس از جنبشهای منتهی به بیداری اسلامی در اوان سالهای 2010 به بعد رنگ و بوی وسیعتری به خود یافته است. در این مقاله، نویسندگان با بهره گیری از نظریة چالشهای ژئوپلیتیکی و نیز استفاده از روش جامعه شناسی تاریخی (روش تحقیق) درصدد ارائة پاسخی متقن بدین سؤال اند که اصولاً ماهیت چالش های ژئوپلیتیکی ترکیه با همسایگان (شیعه نشین) به چه دلایلی بوده است؟ فرضیة تحقیق بر این مبناست که چالشهای ترکیه با کشورهای شیعه نشین منطقه ریشه در تحولات خاورمیانه، مسالة آب و بحرانهای زیست محیطی، مسائل ارضی و قومیتی و حمایت از گروه تکفیری- تروریستی داعش دارد. یافتههای پژوهش حاکی از این مسأله است که در سیاست های پراگماتیستی حزب عدالت و توسعه در خلال سالهای پس از بهار عربی به ایجاد چهار ضلعی بحران در منطقه منتهی گردیده است که بازخورد آن میلیتاریزه شدن منطقه، شکافهای قومیتی وسیع، توسعة فعالیتهای گروههای بنیادگرای رادیکال و گسست سیاسی با شیعیان بوده است.
کلیدواژهها